10 اردیبهشت برای چکاپ مطب دکتر رفتیم و هوا بارونی بود.اول سعی کردیم این لباس بپوشی. اما دیدیم حسابی برای شما کوچیکه و استفاده نکرده رفت تو صندوق.

بعدش یاد بافتنی مامان جون سارا افتادیم. مامان جون سارا یه عالمه لباسای خوشگل و جورواجور برای شما بافته بود تا زمستون سرما نخوری. لباسایی که حسابی استفادشون کردی و مرتب مامان جون یه لباس جدید برای شما میبافت. اخرین بافتنی این لباس بود که دیگه بهار شد و زیاد استفادش نکردی.

با این لباس رفتیم دکتر.


اینا بقیه لباس هایی هست که مامان جون سارا زحمتش کشیدن.

کیسه ی خواب


سرهمی و کلاه ست


ژاکت کلاه دار که خیلی بهت میومد.


پتوی کرکی که تو بیمارستان همه ی بخش نوزادان عاشقش شده بودن