وبلاگی برای ثبت لحظه های پسر عزیزمان محمد

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

دوره مامان جون سارا

اخر هفته دوره خانواده مادری نوبت مامان جون سارا بود و ما ساری بودیم. شما حسابی خوشحال بودی اخه مدت ها بود ساری نرفته بودی و حسابی از محیط جدید لذت بردی، هر چند فرصت نشد تو حیاط بازی کنیم. اما عمه جون و مادرجون و مامان جون کلی با شما بازی کردن.

مامان جون سارا باز هم برای شما لباسای جدید خریده بود. اخه خیلی شما رو دوست داره. بابابزرگ هم برای شما کلی انجیر و میوه های تازه خرید و فرستاد تهران تا نوش جان کنی و بزرگ بشی.

مدتی هست که عروسکانه تو خواب خودت به یک پهلو میکنی

اینم عکسای مهمونی


این لباس رو هم مثل لباس عکس قبل مامان جون سارا خریدن

۱۵ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مامانی و بابایی محمد

7 ماهگی

نفس مامان و بابا، شما دیگه هفت ماهت تموم شده. روز به روز دوست داشتنی تر میشی. این روزا صبحانه حریره خرما میخوری، ناهار حریره بادام، عصرونه گلابی و شام هم سوپ یا .... میتونی با روروئک بدون کمک حرکت کنی و تو خونه بچرخی. غلت میزنی و حسابیییییییییییییییییییی کنجکاو شدی. قسمت های مورد علاقه شما تو خونه قسمت سنتی خونه با قرآن و آینه شمعدون عروسی مامان و بابا و گل های خونه هست. در یک لحظه هجوم میبری به سمت گل ها و خیلی دوست داری برگاشون تو دستت بگیری. با کمک میتونی چهاردست و پا هم بری. اگه دستمون زیر شکمت نگه داریم تا یه مقدار وزنت کم بشه و یه انگیزه خوب هم داشته باشی شروع میکنی به رفتن. اما انگیزه دادن به شما یکم سخته. مرتب خودت تاب میدی و به نظر داری برا چهار دست و پا رفتن تمرین میکنی. فوق العاده خوش اخلاق، خوش خنده و مهربونی. رفلاکست هم خدا رو هزاران بار شکر میشه گفت کاملاً بهبود پیدا کرده. روزا میان و میرن و شما قد میکشی. کاش میشد لحظه لحظه ی بزرگ شدنت رو ثبت کنیم. دلم برای هر روزت تنگ میشه. 






کلاه و لباسی که مامان جون سارا برات خریده:



این هم کادویی مامان جون سارا هست:



 

 استخر توپ:)


روروئک:




عکسای کارتونی:








۰۸ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مامانی و بابایی محمد