وبلاگی برای ثبت لحظه های پسر عزیزمان محمد

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

اولین کلمات

دیشب منزل خاله مانا دعوت بودیم و شام آبگوشت بود. برای شما هم غذا کشیدن و شما لبت دور کردی. مادر جون گفت داغ نیست و بابایی جواب داد نه داغه . بعد شما تکرار کردی داگه. خیلی بلند و واضح گفتی. این اولین کلمه ای بود که درست و با هدف تکرار میکردی. البته قبلا دد و ماما رو هم گفتی. اما این که به موقع و اینجوری بگی نبود.

مامانی عاشقتم. الهی که همیشه سلامت و تندرست و خوشبخت باشی

۳۰ مهر ۹۷ ، ۱۲:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مامانی و بابایی محمد

آخرین روزهای مهر 97

این اولین پاییز شماست. حالا دیگه تند تند حرکت میکنی و حس کنجکاویت روز به روز بیشتر میشه. آخر هفته برای روضه ساری بودیم و شما از ذوق نمیخوابیدی. حسابی بازیگوشی کردی.

اینجا داری با محمدپارسا بازی میکنی. اخه میگه داداش بزرگتر شماست:)













این ها هم عکسای شما تو جنگل شهید زارع ساری. حسابی با برگ ها بازی کردی


اینم عکس شما تو شب آخر روضه



۲۹ مهر ۹۷ ، ۱۱:۱۲ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مامانی و بابایی محمد

9ماهگی

پسر عزیز و دوست داشتنی من، امروز شما 9 ماه تمام سن داری.  امروز صبح تو مرکز بهداشت دور سرت 44.5، قد 79 و وزن 10.300 اعلام کردن که البته مطمئنم یه مقدار خطای ناشی از پر بودن پوشک و شکم نازت هم توش دخیل بوده.

شما تقریباً از 8 ماهگی شروع کردی به چهار دست و پا رفتن و بعد دو هفته دیگه خیلی خوب این کار یاد گرفتی. اوائل به صورت شنای قورباغه چهار دست و پا میرفتی! اما بعد یاد گرفتی که پاهای قشنگت جدا جدا حرکت بدی. الان مدتی هست که کنار میز و مبل میگیری و خودت به حالت ایستاده در میاری. حتی خیلی خیلی کم قدم هم بر میداری در این حالت. انگار خیلی دلت میخواد زودتر مثل بزرگترها روی دو پا راه بری.

حالا خیلی به مامانی وابسته شدی. دوست نداری فاصلت با مامانی بیش از یک دست باشه! برای همین زیاد تو خونه چرخ نمیزنی و بیشتر فقط دنبال مامان و بابا راه میافتی. وقتی مامان از اتاق بیاد بیرون به سمتت انقدر قشنگ میخندی که همهی قشنگی های دنیا در برابرت کم میاره. 

یه مدت علاقه شما به شیر کم شده بود و غذا رو ترجیح میدادی. شما سلیقت خیلی مردونه هست. برنج و نون دوست داری با گوشت. غذاهایی مثل آبگوشت. اما لب به آبمیوه و حریره و فرنی و ... نمیزنی. با این همه ماست رو هم خیلی دوست داری. یه مسئله مهم تو غذا خوردن شما اینه که دستات باید همیشه مشغول باشه تا مامانی بتونه لقمه ها رو تو دهان شما کنه. کلا خیلی سعی داری مستقل باشی و حرف حرف خودته. 

محمد نازنینم من و بابابیی عاشقتیم. همه ی دنیا رو با شما عوض نمیکنیم:*

۰۸ مهر ۹۷ ، ۲۰:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مامانی و بابایی محمد